På vej til danskدنسک ۳ کتاب اول
Videre mod danskدنسک ۳ کتاب دوم
Midtvejs til danskدنسک ۳ کتاب سوم
نظرتان را بنویسید
| معنی: |
| ● دشمن یا رقیب ● شخصیت مقابل قهرمان در داستان یا فیلم ● عضله‌ی متضاد (در فیزیولوژی) ● آنتاگونیست (ماده‌ای که اثر ماده دیگر را خنثی یا مهار می‌کند) ● ضدکنشگر ● مخالف (در داستان یا نمایشنامه) ● عضله مخالف (در آناتومی) |
| اطلاعات کلمه: |
| نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
| صرف‌ها: ● مفرد نامشخص: antagonist ● مفرد مشخص: antagonisten ● جمع نامشخص: antagonister ● جمع مشخص: antagonisterne |
| توضیحات: |
|
کلمه‌ی antagonist می‌تواند در زمینه‌های مختلف به کار رود: |
| مترادف‌ها: |
| ● modstander – مخالف، حریف ● rival – رقیب ● opponent – معترض، طرف مقابل |
| مثال: |
| I filmen var antagonisten en magtfuld politiker, som modarbejdede hovedpersonen. |
| در فیلم، شخصیت منفی یک سیاستمدار قدرتمند بود که با نفر اصلی مقابله می‌کرد. |
| ریشه‌شناسی: |
| از یونانی "antagonistes" به معنی «مخالف»، برگرفته از "anti-" به معنی «ضد» و "agonistes" به معنی «شرکت‌کننده در مبارزه یا رقابت». |
| معادل انگلیسی: |
| ● antagonist (آنتاگونیست) ● inhibitor (مهارکننده) (در فارماکولوژی) ● opponent (مخالف) ● counterpart muscle (عضله مقابل) (در آناتومی) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.