معنی: |
● مدیریت ● اداره ● مباشرت ● اجرا |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● administration – مفرد نامشخص ● administrationen – مفرد مشخص ● administrationer – جمع نامشخص ● administrationerne – جمع مشخص |
ما 10071 عضو و 8 عضو ویژه آنلاین داریم
معنی: |
● مدیریت ● اداره ● مباشرت ● اجرا |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● administration – مفرد نامشخص ● administrationen – مفرد مشخص ● administrationer – جمع نامشخص ● administrationerne – جمع مشخص |
توضیحات: |
کلمهی administration در زبان دانمارکی به معنای فرآیند مدیریت یا سازماندهی یک سازمان یا نهاد است. همچنین میتواند به نهادهای دولتی یا اجرایی اشاره داشته باشد. |
مترادفها: |
● ledelse – مدیریت ● forvaltning – اداره |
مثال: |
Virksomhedens administration arbejder effektivt. |
مدیریت شرکت بهطور مؤثر کار میکند. |
ریشهشناسی: |
این کلمه از زبان لاتین "administratio" به معنای "خدمترسانی" یا "مدیریت" گرفته شده است. |
معادل انگلیسی: |
● administration (مدیریت) ● execution (اجرا) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.