معنی: |
● انباشت ● تجمع ● تلنبار شدن ● افزایش تدریجی |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● مفرد نامشخص: akkumulation ● مفرد مشخص: akkumulationen ● جمع نامشخص: akkumulationer ● جمع مشخص: akkumulationerne |
ما 7451 عضو و 8 عضو ویژه آنلاین داریم
معنی: |
● انباشت ● تجمع ● تلنبار شدن ● افزایش تدریجی |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● مفرد نامشخص: akkumulation ● مفرد مشخص: akkumulationen ● جمع نامشخص: akkumulationer ● جمع مشخص: akkumulationerne |
توضیحات: |
آکومولاسیون به فرآیند انباشت یا جمع شدن تدریجی چیزی در طول زمان گفته میشود. این مفهوم در زمینههای مختلفی مانند اقتصاد (انباشت سرمایه) یا طبیعت (انباشت مواد) و یا دانش کاربرد دارد. |
مترادفها: |
● ophobning - انباشت ● samling - جمعآوری |
مثال: |
Der sker en akkumulation af regnvand i lavtliggende områder efter kraftige byger. |
پس از بارشهای شدید، در مناطق کم ارتفاع انباشت آب باران اتفاق میافتد. |
ریشهشناسی: |
این واژه از لاتین "accumulatio" به معنای "جمعآوری" آمده است، که خود از "ad-" (به سوی) و "cumulare" (انباشت کردن) مشتق شده است. |
معادل انگلیسی: |
● accumulation (انباشت، تجمع) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.