معنی: |
● آمبلیوپی ● تنبلی چشم |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● مفرد نامشخص: amblyopi ● مفرد مشخص: amblyopien ● جمع نامشخص: ندارد ● جمع مشخص: ندارد |
ما 6319 عضو و 2 عضو ویژه آنلاین داریم
معنی: |
● آمبلیوپی ● تنبلی چشم |
اطلاعات کلمه: |
نوع کلمه (گرامری): اسم (دارای جنسیت = fælleskøn) |
صرفها: ● مفرد نامشخص: amblyopi ● مفرد مشخص: amblyopien ● جمع نامشخص: ندارد ● جمع مشخص: ندارد |
توضیحات: |
Amblyopi یک وضعیت بینایی است که در آن یکی از چشمها یا هر دو چشم به درستی تکامل نیافته و در نتیجه دید آن ضعیفتر از چشم دیگر است. این وضعیت معمولاً در دوران کودکی ایجاد میشود و اگر به موقع درمان نشود، میتواند منجر به کاهش دائمی بینایی در چشم مبتلا شود. |
مترادفها: |
● tågesyn - تاری دید ● svag syn - ضعف بینایی |
مثال: |
Han blev behandlet for amblyopi som barn og havde aldrig god syn på det ene øje. |
او در کودکی برای کوری تنبلی درمان شد و هیچگاه بینایی خوبی در یکی از چشمهایش نداشت. |
ریشهشناسی: |
amblyopi از زبان یونانی "amblys" به معنی "کدر" یا "کم" و "ops" به معنی "چشم" گرفته شده است. |
معادل انگلیسی: |
● amblyopia (کوری تنبلی) |
اولین نفری باشید که نظر می دهید.